یارو دنبال دزد میكنه، از دزده جلو میزنه!
یارو خودكارش تموم میشه، ترك تحصیل میكنه!
یارو یه روز توی استخر غرق میشه میبرنش پزشك قانونی میبینن مایوش سوراخ بوده!
تركه هر روز زنگ یك كلیسا رو میزده و در میرفته. آخر پدر روحانی شاكی میشه، یك روز پشت در كمین میكنه، تا تركه زنگ میزنه، خرشو میگیره. تركه حول میشه، با تتپته میگه: ببخشید، عیسی هست؟
به یه یارویی میگن: چند تا حیوون نام ببر كه پرواز كنه. میگه: كبوتر، كلاغ، خر! بهش میگن: بابا خر كه پرواز نمیكنه! میگه: بابا خره دیگه، یهو دیدی پرواز كرد!
تركه میره زیر ماشین، رفقاش با دمپایی میزنن درش میارن!